بایگانی ماهانه: آوریل 2008
3 پاسخ
VIVA REAL… FOR EVER!
به قول یارو، هرکی هرچی میخواد بگه بگه، ما که حال کردیم از این که پوزه این بارسایی ها به خاک مالیده شد…
برادران و خواهران ارجمند و همیشه در صحنه توجه فرمایند:
همانگونه که مطلعید دیشب بارسلونا با خفت هر چه تمامتر با دو گل به دپورتیوو باخت.
به همین مناسبت و همچنین به مناسبت گرامیداشت سی و یک امین قهرمانی در رئال در لالیگا، امشب پس از پایان بازی رئال با اتلتیکو، مجلس ترحیم + مجلس سرور و شادی و لهو و لعب در همین مکان برپا خواهد بود. حضور امت همیشه در صحنه در این مراسم مشت محکمی بر دهان یاوه گویان خواهد بود. از طرفداران بارسلونا با خرما و حلوای نذری پذیرایی خواهد شد.
باقی دوستان هرکی سهم خودشو بیاره با هم بزنیم تو رگ.
__________________________________
حیف شد. افتاد هفته دیگه… عیب نداره، هفته دیگه همینجا!
——————————
هه هه هه مبارکه…. ما که خوش مان آمد. بازی خوبی بود با اوساسونا
بدون عنوان_24
مرد در آيينه ريش مي تراشيد و سيگار مي كشيد.
_(( ابن سيرين گويد اگر در خواب آلوسرخ و سياه را بوقت خود بيند دليل بر مال و خواسته بود و آلوي زرد دليل بر بيماري است اگر بيند كه آلوي زرد يا سرخ و سياه كه بطعم شيرين بود فرا گرفت يا كسي بدو داد و بخورد دليل كه بقدر آن مال و خواسته بيابد، اگر بيند آلوي زرد خورد و وقت آن نبود دليل كه بر غم و اندوه و مصيبت و عقوبت و اگر به طعم ترش، بهتر بود))
زن نگاه كرد به مرد و گفت: يادت نيست؟
مرد نگاه به زن از توي آينه و سيگار را خاموش كرد.
تهران/زمستان83
وبگردی (4)
شب که از نیمه می گذرد….
گاهي وقتها كه با صداي پاي روياها از خواب بيدار مي شوم ،خودم را مي بينم كه روبرويم نشسته است و سيگار مي كشد.
مي گويم: اينجا هم ولم نمي كني…؟
مي گويد: هيس…بچه ها خوابند….
مي گويم: برو…بگذار بخوابم. ولم كن… خسته ام…
آهسته، دود سيگارش را توي صورتم مي دهد و مي گويد _ با اشاره_ كه هيس! بچه ها خوابند.
دراز مي كشم، دستم را مي گذارم زير سرم، چشمانم را مي بندم و سعي مي كنم كه ساكت باشم… بچه ها خوابند!
سيگار نصفه را از دستش مي گيرم و دودش را می دهم به تاریکی و خاموشش مي كنم و به صداي پاي روياهايي گوش مي دهم كه آمده اند تا تو را بيدار كنند.
تهران/تابستان 77